لزوم محافظت خود و اطرافیان
لزوم محافظت خود و اطرافیان در دین اسلام
آن کریم به اهل ایمان چنین دستور میدهد:
یا اَیُّهَاالَّذینَ آمنُوا قُوا اَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم ناراً و قُودُهَا النّاسُ وَ الحِجارهُ عَلَیها مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعصُمونَ اللهَ ما اَمَرَهُم وَ یَفعَلُونَ ما یُِؤمَرُونَ. / تحریم/6
ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانوادهتان را از آتشی بازدارید (دوزخ)؛ که هیزمش مردمان و سنگ است. فرشتگانی سختگیر و بیدارا بر آن گماردهاند که خداوند را در آن چه فرمانشان داده عصیان نمیکنند و بدانچه فرمان داده شدهاند عمل مینمایند.
براساس این آیهی مبارکه، اهل ایمان موظفند که خود و خویشانشان را از آتش دردناک دوزخ نگاه دارند. این محافظت از طریق انجام تکالیف امکان پذیر است. اهل ایمان با بازداشتن خود و خانوادهشان از نواهی الهی، آنها را از آتش نگاه میدارند.
امیرمؤمنان (علیهالسلام)، در تبیین آیهی شریفه فرمودهاند:
معنای آن این است که آنچه با آموختنش از آتش دوزخ نجات مییابید، به ایشان بیاموز.
( منیه المرید/381 و 382. (سایر مدارک این بخش از روایت: ارشاد القلوب/1/184- مجموعه ورام/1/6). )
در این جا به سکه نکته ی لطیف توجّه میکنیم:
اولاً: این وظیفهی عمومی نخست برای کسانی ضرورت مییابد که در میان اطرافیان خود مقبولیّت دارند. پذیرش افراد نسبت به مربّی، میتواند بستر مناسبی برای اینگونه تعملیم و تعلمها باشد. مقبولیّت مربّی باعث میشود که او بتواند ارزشهای عقلانی - و حیانی را عمیقتر در متربّی ان نهادینه کند. راوی به امام صادق (علیهالسلام) عرض میکند: «من خانوادهای دارم و آنها را از من حرف شنوی دارند، آیا آنان را به این امر (پیروی از مکتب اهل بیت (علیهالسلام)) فرا بخوانم؟» حضرت به او پاسخ مثبت میدهند و این آیه شریفه را قرائت میفرمایند.(1)
ثانیاً: مسئولیت نگهداری از آتش دوزخ به گروه خاصی اختصاص ندارد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
همهی شما مراقب و محافظ و همهی شما در قبال رعیت او (خداوند) مسئولید، مرد مراقب و محافظ خانواده خود و در قبال آنها مسئول است. زن نیز مراقب و محافظ خانوادهی شوهرش و فرزندان اوست و در قبال آنها مسئول میباشد.1
همه موظفند، با امر به معروف و نهی از منکر، دربارهی یکدیگر چنین رعایتی را اعمال کنند. روشن است که این مسئولیت برای والدین - نسبت به فرزندشان - پررنگتر است. در رتبهی بعد مربّیان مدارس مدارس این وظیفهی قرآنی را به دوش دارند که متربّی را نسبت به ارزشهای الهی، باورمند و عامل، تربیت کنند.
امروزه بسیاری از وظایف تربیتی اولیا به مدرسه واگذار شده است چون عملاً فرزندان، ساعات بیشتری از وقت مفید خود را در مدرسه میگذرانند و تأثیر پذیری آنها از محیط مدرسه، ممکن است در برخی موارد حتی بیش از خانواده باشد. لذا مربّیان مدرسه علاوه بر وظایفی که خود نسبت به دانشآموزان دارند وکلای والدین هم حساب میآیند. این امر، وظیفه آنها را برای تثبیت ارزشها در جان متربّی ، سنگینتر میسازد.
ثالثاً: علامهی نستوه و روزبه پرشکوه، در پی انجام چنین وظیفهی خطیری بودند. علّامه در پی این بود که بچه مدرسهایها را تربیت کند و از بیدینی و بیاخلاقی «نجاتشان دهد».1
حساسیت این وظیفه به حدی برای این بزرگواران هویدا بود که برای ادای آن شتاب میورزیدند. همه، حکایت مرحوم استاد روزبه و صحابهی نیم خوردهاش را به یاد داریم. وقتی همسر استاد به ایشان عرض کرد: «آقا کجا با این عجله و شتاب؟» از ایشان چنین پاسخی شنید:
بچهها دارند غرق میشوند؛ بروم نجاتشان دهم..... زودتر بروم تا یک نفر را از انحراف واشتباه دربیاورم.2
علامهی علوی بر این باور بود که «اگر کسی بتواند در این راه یک قدم برداردو خدای نکرده مسامحه کند، مسؤول است»3 او این مسئولیت را با مثالهای شیرین و نافذش تبیین میکند. کودکی که رها از تربیت باشد مثل کسی است که میخواهد خود را از بام به زیر پرتاب کند. اگر ما ناظر این صحنه باشیم و جلوی وی را سد نکنیم «همه میگویند فلانی او را کشت».4
علامه هشدار میداد: «اگر بچهات سرطان میگرفت - چون راضی نبودی - خانهات را میفروختی و او را به خارج از کشور می فرستادی کسی هم که میگوید من راضی نیستم بچه مسلمانها هروئینی و بهایی و وهابی شوند باید از خود، عکسالعمل نشان دهد.»5
در پی این مقدمات نخست باید از خود پرسید «ما در قبال مذهب تشیع چه وظیفهای داریم؟»6 یکی از وظایف شاخص ما در این عرصه، نجات بچه مسلمانها از انحرافات است که به رهایی آنها از دوزخ میانجامد. وقتی حساسیت و اهمیت این وظیفه، خودنمایی کرد باید دست به کار انجام آن شد. باید نوجه داشت که این وظیفه «دین ما را به امام زمان(علیهالسلام) 1 است و باید در راه ادای آن «استوار، نسوه، آگاهانه و دقیق»2 حرکت کرد.
منبع:
تربیت آرمانی گذری بر اهداف، راهبردها و شیوه های تربیتی با الهام از سیره ی استاد علامه ی کرباسچیان و استاد روزبه(رحمهاالله) - محمد بنی هاشمی
ارسال شده توسط بازار كتاب
http://www.ghbook.ir/book/10961