تربیت مهدوی فرزندان

دوست دارم برای تربیت فرزندم وقت بذارم...

برخی حقوق فرزندان دختر 2

1399/5/10 8:04
نویسنده : هانی بحرینی
133 بازدید
اشتراک گذاری

 2-3-1) حق ازدواج به موقع 
حق چهارم دختر بر پدرش این است که وی را زود شوهر دهد. متاسفانه در روزگار ما پدران و مادران کمتر به این حق توجّه می‌کنند. چنان ارزش‌ها در جامعه‌ی متدین کم رنگ شده که بسیاری از دختران، زود شوهر کردن را عامل کسر شان و شخصیت خود می‌دانند. صد افسوس! امروزه شخصیت دختر نزد بعضی به این شده است که مستقل از خانواده‌اش صاحب کار و کسب باشد! موقعیت‌های اجتماعی ساختگی و پوچ، برای دختران جوان یک ارزش شناخته می‌شود و رفتن به خانه‌ی شوهر مناقض آن معرفی می‌گردد. حاصل این رویکرد، فضای ناسالم محیط‌های کاری و حتی دانشگاهی است که متاسفانه روز به روز فساد آن‌ها در حال توسته است. اگر این حق دختر نادیده گرفته نمی‌شود، قطعاً زنان و دختران شیعه از بسیاری مفاسد دور می‌ماندند. 
ازدواج زود هنگام دختران نیز نوعی توصیه‌ی صیانتی است چون آن‌ها را از بسیاری آفات دور نگه می‌دارد. امام رضا (علیه‌السلام) در فرمایشی از گفت و گوی جناب جبرئیل امین با رسول خدا (صَلیَّ اللهُ عَلَیه و آله و سَلَم)، درباره‌ی دختران جوان، گزارش می‌فرمایند. در ابتدای این گفت‌وگو، فرشته‌ی مقرب الهی دختر خانه را به میوه‌های درخت تشبیه می‌فرماید که هنگام رسیدن، باید آن‌ها را چید و به مصرف رساند، در غیر این صورت، باد و خورشید، فاسد و دگرگونشان می‌سازد. سپس این ملک مقرب از جانب خداوند عرضه می‌دارد: 
همین طورند دوشیزگان؛ زمانی که آن چه زنان درک می‌کنند (مسائل جنسی و شهوت) را دریافتند، درمانی جز اختیار کردن شوهر ندارند. در غیر این صورت، از فساد و فتنه‌ی ایشان ایمنی نیست. ( علل الشرایع/2/578؛ عیون اخبار الرضا/1/289)
به همین خاطر امام باقر (علیه‌السلام) به شیعیان خود در مورد دخترانشان چنین توصیه می‌فرمایند: 
زمانی که کسی برای خواستگاری نزد شما آمد و اخلاق و دیانت وی را پسندیدید او را به ازدواج دخترتان درآورید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی زمین را فرا می‌گیرد. (الکافی/5/347.)

دختران به خاطر ویژگی‌های روحی و عاطفی‌شان - خصوصاً پس از بلوغ جنسی - در معرض خطر بیشتر قرار می‌گیرند. وقتی دختری از مسائل جنسی آگاه می‌شود و به ارتباط خود با آن‌ها پی می‌برد، ابتدای خطر برای اوست. در چنین موقعیتی هنگام ادای حق او بر پدر فرا می‌رسد. پدران متدین با آسان گرفتن امر ازدواج در واقع دست به یک پیش‌گیری مهمّ می‌زنند. وحی خبر می‌دهد که: «اگر دختر در این سنین به ازدواج روی نیاورد، ممکن است به فساد کشیده شود». 
(البته برای دختر این قید نیز وجود دارد که پدر در همسر دادن وی «شتاب» به خرج دهد.)


در این جا نکته‌ای مهمّ را نباید از نظر دور داشت و آن، اینکه: 
مربیان متدین باید تلقی خود نسبت به فساد را تصحیح کنند و به آن شکل واقعی دهند. فساد دامن‌گیر، لزوماً منحصر در پله‌ی آخر فساد و فاجعه‌ی نهایی آن نیست. هر گناهی که در رابطه‌ی دو نامحرم پدید می‌آید، خود پله‌ای از فساد است. نگاه آلوده، گفت و گوی لذّت بخش، شوخی و هم نشینی و.... همه و همه مظاهر فساد هستند که هر یک تحقّق یابند، بخشی از ستون دین و ایمان فرو ریخته است. ازدواج به موقع می‌تواند از همه‌ی این خطرها پیش‌گیری کند. 
نکته‌ی دیگر آن که: «حق همسر دادن»، برای پسر نیز بر عهده‌ی پدرش هست.1 پیامبر اکرم (صَلیَّ اللهُ عَلَیه و آله و سَلَم) می‌فرمایند یکی از حقوق پسر بر پدرش عبارت است از این که: 
أن یُعِفَّ فَرجَهُ إذا أدرَکَ.2 
وقتی بالغ شد، دامان او را عفیف بدارد. 
حفظ عفت پسر بالغ یک فرایند است؛ نه کاری که به صورت لحظه‌ای صورت گیرد. پدری که می‌خواهد در هنگام بلوغ، فردی پاک دامن داشته باشد، باید از همان ابتدای زندگی فضای تنفس فرزندش را صیانت کرده باشد. از سوی دیگر، در فضایی مثبت باید ارزش‌ها را به وی تزریق کرده باشد. با پی‌گیر این فرایند، پدر می‌تواند فرزند خود را عفیف نگاه دارد؛ امّا یکی از مظاهر مهمّ حفظ عفت، ازدواج است. قرآن کریم در سوره‌ی نور چنین می‌فرماید: 
وَ لیَستَعفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتی یُغنِیَهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ.1 
پس کسانی که [امکان] ازدواج را نمی‌یابند عفاف پیشه کنند تا خداونداز فضل خود بی‌نیازشان کند. 
در رتبه‌ی نخست کسی که امکان ازدواج ندارد باید با رویکرد «خود کنترلی»، درهای ورودی وجود خود را به روی آفات ببندد تا زمینه‌ی انحراف برای وی فراهم نشود. امّا در رتبه‌ی دوم، ازدواج خود مرحله‌ای از رعایت عفاف است. امام صادق (علیه‌السلام) در توضیح این آیه‌ی شریفه می‌فرمایند: 
ازدواج کنند تا خداوند از فضل خود بی‌نیازشان کند.2 
در این مورد باید دل را به دریا زد و به فضل الهی امیدوار بود. خداوند در خصوص امر ازدواج از جوانان توکل خواسته و وعده داده که خود، آن‌ها را از فضلش بی‌نیاز می‌کند. 
حال سخن این است که پدر در زمان مناسب وظیفه دارد عفت پسر جوان خود را از این راه تأمین کند. خصوصاً در روزگار ما این مهمّ برجسته‌تر است؛ چون مظاهر انحراف در ابعاد وسیعی جوانان را به خود فرا می‌خوانند. 
روی همین اصل، علّامه بصیر در پایان سال آخر دانش‌آموزی، پدران دانش‌آموزان را فرا می‌خواند و فکر آنها را برای ازدواج پسران برمی‌انگیخت. این ضرورت برای او جای بحث نداشت و تا آن جا که می‌توانست در این مقوله همت می‌گماشت.

 


تربیت آرمانی گذری بر اهداف، راهبردها و شیوه های تربیتی با الهام از سیره ی استاد علامه ی کرباسچیان و استاد روزبه(رحمهاالله) - محمد بنی هاشمی
ارسال شده توسط بازار كتاب
http://www.ghbook.ir/book/10961

پسندها (1)

نظرات (1)

✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
21 دی 99 17:02
با افتخار دنبال شدید خوشحال میشم دنبالم کنید💜💙💜